عاشق | |||
و من هر روز از پشت پنجره سکوت به تنهایی ام ای کاش بودی تا ببینی بی تو محصور یک قاب شیشه ای ام
خیره می شوم.دلم تنگ شده برای دوباره زیر باران ایستادن
و برای زمزمه کردن حتی یک ترانه کوچک با تو!
و منتظر یک ابر دلتنگی تا شاید همین روزها ببارد.
حوصله می کنم حوصله، اما انگار سالهاست که مثل یک پرنده اسیر ،
پشت همین پنجره ها بی آواز مانده ام، بی آواز.
یک روز شاید دوباره برایم زمزمه کردی قطعه پرواز را.
"یک روز شاد برسم به حقیقت سخن یک شاعر که می گفت: "پشت این ابرها آفتاب است